تاریخ شهر اصفهان در گذر زمان

 

alt

شهر اصفهان یکی از قدیمی ترین و همچنین با اصالت ترین شهرهای ایران است اگر به اصفهان پا بگذارید این امر را به خوبی خواهید دید. شما فکر می کنید قدیمی ترین پل اصفهان کدام است؟ احتمالا خیلی ها برای پاسخ به این سوال از «سی و سه پل» نام می برند. در حالی که این پاسخ اشتباه است.

 قدیمی ترین پل اصفهان پل «شهرستان» است با قدمتی نزدیک به دوره ساسانی. اصفهان پر است از ماجراهای ریز و درشت تاریخی که خیلی ها از آن اطلاع ندارند. از برگزاری اولین جشن سده پس از اسلام به دست «مرداویج» تا باز شدن پای نخستین نقاشان اروپایی مثل «فیلیپ آنجل» به ایران در عصر صفویان.

 اصفهان همیشه شهر پررونقی بوده و به همین دلیل همواره مورد طمع مهاجمان قرار داشت است. این شهر از غارت های زیادی جان سالم به در برده؛ از عرات های دوره تیمور لنگ و محمود افغان تا ظل السلطان و حتی سال های اخیر که دلال های ساختمان به اماکن تاریخی اش رحم نکردند.

 در این مطلب تاریخچه اصفهان را مرور کوتاهی کرده ایم و بعد سراغ اماکن و عمارت های تاریخی ای رفته ایم که روزگاری پررونق بودند و امروز دیگر به تاریخ پیوسته اند 

alt

«یاقوت حموی» مورخ قرن هفتم، اصفهان را شهر سواران یا اسواران می نامید. «حمزه اصفهانی» نیز کلمه اصفهان را مشتق از سپاه و معرب شده آن می دانست. در کتاب «تقویم البلدان» از «ابن حوقل» نقل شده: «اصل نام اصفهان «سپاهان» است و به معنی لشگر زیرا که سپاه عجم (ایرانیان) در وقت بیکاری آنجا جمع بودند

 از تمام این نوشته ها می توان متوجه شد که اصفهان پیش از اسلام یعنی حدود قرن ششم میلادی تقریبا مکانی نظامی بوده.در دوران اشکانی که ایران با نظام ملوک الطوایفی اداره می شد اصفهان هم شاه جداگانه داشت. در جنگی که اردشیر بابکان- موسس سلسله ساسانی- با اردوان اشکانی در حوالی اصفهان داشت،

 «شادشادپور» شاه اصفهان را کشت و ساتراپ آن را متصرف شد. در عصر ساسانی اصفهان و ارمنستان به دلیل اهمیت نظامی شان یکی از دو محل سکونت ولیعهد پادشاه ساسانیان بود. حتی معروف است که یزدگرد سوم پس از شکست در جنگ جلولا (در مقال اعراب) تصمیم گرفت مدتی دز اصفهان بماند

چرا که این شهر ار از نظر نظامی و استحکامات، مناسب می دانست. ولی سرعت حمله اعراب آن قدر زیاد بود که باعث شد او به شرق کشور و خراسان (مرو) عقب نشینی کند.ساخت پل «شهرستان» یا پل «جی» روی زاینده رود- که قدیمی ترین پل شهر است- مربوط به همین دوره ساسانی است که بعدها در دوران مختلف بارها آن را تعمیر کردند.

 مسلمانان وقتی آنجا را فتح کردند، شهر را مدتی به نام «جی» می شناختند که نام یکی از بزرگ ترین محله ها یا احتمالا یکی از روستاهای بزرگ منطقه بوده است. به جز آن اصفهان شامل منطقه ای بزرگ از یهودیان بود که به گفته «ارنست هرتسفلد» قدمت حضور آنان به یهودیان مهاجر بابل می رسد.

 در حقیقت به نظرمی رسد پس از اسلام دو شهر اصلی یا دو محله بزرگ جی و یهودیه به دلیل افزایش جمعیت و بزرگ تر شدن شهر، تبدیل به یک شهر شدند و زیر پرچم حکومت خلفای اسلام رفتند

alt

از مرداویچ تا دیلمیان

به دنبال قیام مرداویچ در قرن چهارم هجری علیه خلیفه عباسی بغداد، سرزمین های مرکزی ایران از جمله اصفهان آزاد شد. مرداویچ نخستین کسی بود که پس از اسلام جشن سده را برگزار کرد. البته عمر حکومت او چندان طولانی نبود چرا که به دلیل سخت گیری اش بر مردم و زیردستان، به دست غلامانش کشته شد.

 پس از آنها اصفهان قلمرو سلسله شیعه مذهب آل بویه شد. در زمان حسن رکن الدوله دیلمی بود که اصفهان برای نخستین بار و به طور رسمی پایتخت شد. او دستور داد برج و بارویی به دور شهر بکشند که21 هزار گام طول آن بود. آثار این برج و بارو تا چند سال پیش میان دروازه طوقچی و دروازه جوباره وجود داشت ولی امروزه به علت ساخت و سازهای غیرمجاز، بخش زیادی از آنها از بین رفته است.

 بعد از حسن رکن الدوله اصفهان به پسرش عضدالدوله رسید و پس از او مویدالدوله.در این دوران اصفهان محل حضور دانشمندان، ادیبان و بسیاری از اهالی علم شد. تا جایی که ابوعلی سینا وزارت علاءالدوله دیلمی را هم برعهده داشت. این اولین عصر طلایی اصفهان است که با ساخت و ساز ده ها مدرسه و کتابخانه و مسجد با سقوط آل بویه به سلجوقیان منتقل شد.

 اصفهان سلجوقی

در سال 438 قمری طغرل سلجوقی به اصفهانی رسد که تبدیل به یکی از بزرگ ترین و پرجمعیت ترین شهرهای ایران شده بود. محاصره شهر توسط طغرل بیش از چهار سال طول کشید ولی سرانجام طغرل پیروز شد. در عصر سلجوقی اصفهان کماکان پایتخت باقی ماند و شهر به اوج شهرت خود رسید.

پس از طغرل، آلپ ارسلان روی کار آمد و سپس فرزندش ملکشاه که با کمک خواجه نظام الملک اصفهان را به شهری یگانه در جهان آن روز تبدیل کرد. اصفهان در عهد او از مهم ترین بلاد دنیا و یکی از آبادترین آنها بوده است. این پادشاه و وزیر و اعیان دیگر سلجوقی در اصفهان ابنیه بزرگی ساخته بودند که هنوز آثار تعدادی از آنها برجاست.

 احداث چهارباغ ملکشاهی به نام باغ «کاران»، «بیت الماء» باغ احمدسیاه و باغ «دشت گور» از آثار شهر اصفهان در آن زمان بوده است. باغ های مزبور هر یک صدها مترمربع مساحت داشته و با انواع گل ها آراسته بوده و عمارات و ساختمان های زیبایی داشته است. باغ کاران- تا آنجا که از نوشته های آن زمان به دست می آید-

 تمام خیابان کمال اسماعیل را تا پل خواجو و از آنجا تا بالای خیابان بزرگمهر و قسمت شمالی این محدود تا حدود باغ نقش جهان و فلکه احمدآباد امروزی در بر می گرفته است. محله خواجوی امروزی که از محلات وسیع و مشهور عهد صفویه به شمار می رفت تنها قسمتی از باغ کاران ملکشاهی بوده است

alt

در این زمان هسته اولیه شهر در میدان عتیق (پس از بازسازی میدان امام علی (ع) کنونی) قرار داشت و فضای باز و وسیع میدان عتیق- که بعدها بین مردم به میدان کهنه هم معروف شد- مکانی مناسب جهت اسبدوانی، چوگان و داد و ستد بود. اما میدان عتیق دراین دوران به فضایی مشترک جهت عملکرد حکومتی و مذهبی دست یافت.

 میدان عتیق امروز به علت قرار گرفتن در چهار محور اصلی شهر اصفهان یعنی خیابان های ولی عصر (عج)، هاتف، عبدالرزاق و مسجد جامع هنوز یکی از مناطق مهم و پررفت و آمد این شهر محسوب می شود.محلی که امروز به نام «بازار زغال فروش ها» شناخته می شود زمانی هسته اصلی میدان بوده است.

 سلجوقیان مسجد جامع اصفهان را که در کنار همین میدان قرار داشت و پیش از آنها در عصر آل بویه ساخته شده بود وسعت داده و تقریبا به شکل کنونی درآوردند. این مسجد از مساجد بسیار مهم چه به لحاظ معماری و چه از لحاظ مذهبی در ایران است. مسجد جامع اصفهان جز میراث جهانی یونسکو ثبت شده است و مزار افراد مهمی چون علامه محمدباقر مجلسی در این مسجد قرار دارد.

 شکوه صفوی

در عصر مغولان بسته به اینکه کدام سلطان چه مرام و روشی داشت، شیوه برخورد با اصفهان متفاوت بود. قطعا تیره ترین زمان، زمان تیمور لنگ بود که با حمله به اصفهان از سرها مناره ساخت. مدت ها شهر آن آبادی سابق را نداشت تا عصر صفویه آغاز شد دورانی که برخلاف بسیاری از سلسله ها، بنای سلاطین آن آبادی شهرها بود.

 در زمان صفویان، اصفهان تنه به تنه شهرهای بزرگ اروپایی می زد؛ به خصوص وقتی که شاه عباس آن را دوباره به عنوان پایتخت انتخاب کرد. اینکه چرا شاه عباس اصفهان را به عنوان پایتخت برگزید علل زیادی داشت، اما احتمالا مهم ترین آنها مشکل کم آبی شهر قزوین (پایتخت پیشین) برای توسعه بود.

 صفویان برخلاف دیگر سلسله های ایران برآمده از یک جنبش شهری بودند و نه ایلی که موفق به فتح تمام کشور شوند، به همین دلیل رویکرد خاص آنها باعث می شد دست روی هر شهری که می گذاشتند آن را آباد کنند. اصفهان نماد همین آبادانی شهری در عصر صفوی است

alt

چرا نقش جهان؟

در محل فعلی میدان کنونی نقش جهان که به نام رسمی میدان امام (ره) شناخته می شود. پیش از آنکه اصفهان توسط شاه عباس اول به پایتختی برگزیده شود، باغی بود که «نقش جهان» نام داشت و به قول حمدالله مستوفی نام آن از شهری به همین نام در نخجوان آذربایجان گرفته شده بود.

 پیش از آن در اطراف باغ، کاخ فرمانروایان تیموری و آق قویونلوها قرار داشت و پشت محل فعلی عالی قاپو جایگاه اعدام بود!همین طور گاه مردم شهر آیین های نوروزی را در محل همین باغ برگزار می کردند. با سلطنت شاه عباس و ساخت اماکنی مثل کاخ عالی قاپو در ضلع غربی و مسجد و مدرسه شیخ لطف الله در ضلع شرقی و بعدتر مسجد جامع عباسی (امام فعلی) در ضلع جنوبی کم کم باغ از حالت سابق درآمد.

 امروز می دانیم این میدان بسیار شبیه به میدان صاحب آباد تبریز است که متعلق به دوره آق قویونلوهاست. در اطراف آن میدان هم مسجد و مدرسه «حسن پادشاه» مربوط به دوره «اوزون حسن» قرارداد که با شاه اسماعیل بنیانگذار صفویه نسبت خانوادگی داشت. البته هنوز به علت اینکه میدان به طور کامل کاوش نشده، نمی توان نتیجه گیری کرد که این میدان الگوی نقش جهان اصفهان بوده است.

 بعدها در زمان شاه عباس دوم با شلوغی میدان عتیق، نقش جهان به طور رسمی تبدیل به میدان اصلی شهر شد. استاد محمدرضا و استاد علی اکبر اصفهانی معماران این میدان هستند که نام آنها در چند نقطه از جمله بر سردر ورودی میدان وجود دارد

alt

بازمانده از کینه ها

اصفهان همیشه به آبادی ایام حکومت شاه عباس نبود. سقوط شهر پس از حمله افغان ها رونق اصفهان را از بین برد اما آنچه به شهر ضربه اساسی زد کینه توزی ظل السلطان- فرزند ارشد ناصرالدین شاه- و حاکم وقت اصفهان بود. ظل السلطان با اینکه فرزند ارشد بود، اما به این دلیل که مادرش از خاندان قاجار نبود،

 نمی توانست ولیعهد شود. برای همین او همیشه به شکل بیمارگونه ای از همه کینه داشت و درصدد بود کینه اش را سر زمین و زمان خالی کند. او چون نمی توانست هنر صفویان را تحمل کند عموما دست به تخریب آنها می زد. گاه پیش می آمد بزرگان و ثروتمندان شهر با پرداخت پول او را راضی می کردند دست از تخریب بردارد ولی ظاهرا شاهزاده قاجار- که حسادت امانش نمی داد- در بیشتر مواقع راضی نمی شد.

 بنا به نقل «تاریخ عالم آرای عباسی» 137 کاخ و عمارت در اصفهان وجود داشته و آنچه اکنون در اصفهان وجود دارد بقایای کینه های قاجاریان از صفویان است

alt

کاخ هفت دست

در اصفهانی باغی وجود داشت کنار زاینده رود و میان پل چوبی و پل خواجو به نام «سعادت آباد». در این باغ چندین کاخ زیبا ساخته شده بود که شاید زیباترین آنها، کاخ «هفت دست» بو. این کاخه که عمارت ییلاقی شاهان صفوی شمرده می شد، نزدیک رودخانه و بالای پل خواجو قرار داشت و دیوارهای آن تا پل کوچک چوبی (پل چوبی فعلی) امتداد می یافت.

 «شیخ جابر انصاری» در کتاب «گنجینه های اصفهان» این عمارت را زیباتر و عظیم تر از چهل ستون توصیف می کند. به گفته «شاردن» این کاخ مدتی برای گوشه نشینی یا گریز اشخاصی که از نظر شاه افتاده بودند، استفاده می شده؛ یعنی آنها به این محل زندانی یا تبعید می شدند. این کاخ دیوارهای بلند و محکمی داشته، تالارهای آن نیز پر از گچ بری، میناکاری و زراندود بوده است.

 می گویند ملک التجار که چهل ستون را از نابودی نجات داد، هفت هزار تومان پیشکش ظل السلطان کرده بوده که از ویران کردن آن منصرف شود اما میسر نشد و حتی سنگ های مرمر شفاف آن را هم افرادی برای عمارت های شخصی خود برداشتند. کاخ هفت دست در سال 1318 ه.ق ویران شد

alt

عمارت نمکدان

عمارت نمکدان پشت سر عمارت آینه خانه رو به جنوب واقع بود. این عمارت هشت ضلعی نوعی حوض خانه بوده و شامل یک اتاق مرکزی و چند اتاق فرعی می شده است. در سال 1320 هجری قمری همه عمارت ها به دستور ظل السلطان و به دست منشی او در حضورش تخریب می شود.

 کاخ آینه خانه یا پارک آینه خانه فعلی

عمارت یا کاخ «آینه خانه» درون مجموعه باغ سعادت آباد واقع شده بود. «ارنست هولتسر» که اواخر قاجاریه در اصفهان سکونت داشته، این کاخ را شبیه چهل ستون توصیف کرده است. محل این کاخ بین کاخ هفت دست و پل خواجو بوده است. تالار آن وسیع و دارای 16 ستون بوده است که با آینه ها، طلا، نقاشی و صفحه های مرمر منقش به سبک چهل ستون تزیین شده بود.

 کاخ آینه خانه در سمت شرق کاخ هفت دست، دو ستون عالی داشته که گفته می شود آنها را بعد از تخریب در کلیسای جلفا کار گذاشته اند.

باغ هزارجریب

جابر انصاری در کتاب گنجینه های اصفهان نزدیک به 60 باغ ایرانی را از اصفهان دوره صفوی نام می برد که از بسیاری شان حتی نامی هم باقی نمانده است. عظیم ترین و زیباترین آنها که امروزه شاهدی برای آن نیست و طبق نوشته ها باغ فین کاشان و شازده کرمان فرزندان کوچک آن محسوب می شوند؛

 باغ «هزارجریب» در جنوب اصفهان بوده است. این باغ از ابتدای سی و سه پل تا دامنه های کوه صفه امتداد داشته است و در محدوده شهرک فرح آباد مشتمل بر ده قطعه بوده که چندین کاخ، استخر و آبشار درون آن بوده است.گفته می شود این باغ ها با بهترین درختان و گل ها آرایش یافته بودند

 و شاه عباس دوم در شرق آن کاخ سعادت آباد، انتهای شمالی آن عمارت نمکدان، هفت داست و تالار آینه را بنا کرده بوده است.به نوشته شاردن این باغ از 12 طبقه مسطح که هر یک با فاصله شش یا هفت متر بالای دیگری قرار داشت بنا شده بوده و 15 خیابان شنی با جوی های متصل به هم داشته است.

 «هزارجریب» هم به گفته او نه به علت اینکه هزار جریب بوده، بلکه از منظر وسعت و بزرگی به این نام مشهور بوده است.هزارجریب ادامه چهارباغ بوده (بعد از سی و سه پل) و دو ردیف چنار بلند زینت اصلی آن بوده است. همچنین «باغ زرشک» یکی دیگر از باغ های مشهور اصفهان بوده است.

 باغی که گفته شده بزرگ ترین خانه چهارباغ بوده با منظره ای رو به پل و رودخانه و جنوب شهر و با همان بلندی مدرسه چهارباغ و مسجد شاه و عالی قاپو. نخستین تلگراف خانه هندواروپایی و تلگراف خانه ایران و انگلیسی نیز در همان محل آغاز به کار کرده است. این عمارت بعدا به چایخانه تبدیل و سپس به محل اقامت هیئت اعزامی از آلمان بدل شد.

 کاخ چهارباغ

این کاخ به نام های دیگری مثل کاخ سرپوشیده یا عمارت «رکیب خانه» هم شناخته می شد. کاخ چهارباغ در زمان شاه عباس یکم ساخته و تکمیل شد، با این حال وقتی به ظل السلطان افتاد تغییر بسیاری کرد. خوشبختانه کاخ به طور کامل تخریب نشد چرا که پس از صفویه و در عصر قاجار اینجا به عنوان خانه حاکم اصفهان استفاده می شد

 و در زمان پهلوی هم تبدیل به اداره ثبت احوال شد. خوشبختانه امروز با یک عنوان متناسب تر یعنی موزه هنرهای معاصر از آن استفاده می شود. حیاط بیرونی کاخ نسبت به گذشته تغییر زیادی نکرده اما تزیینات داخلی آن توسط ضل السلطان و بعدا در دوران پهلوی به شدت تخریب شده است.