قدمت شهر خوروبیابانک
شهرستان خور و بیابانک یکی از شهرستانهای استان اصفهان است. مرکز این شهرستان شهر خور میباشد. این شهرستان در مرداد ماه ۱۳۸۸ خورشیدی تأسیس شدهاست.
جغرافی دانان نخستین جهان اسلام چون ابن خردادبه و اسطخری و مقدسی و به دنبال آنها ناصرخسرو از خور و بیابانک با نام سه ده یاد کردهاند که عبارتند از: بیاذق (بیاذه)، جرمق (گرمه) و ارابه (ایراج). به گفته اینان روستاهای مزبور بر سر راه اصفهان به نیشابور قرار گرفته بودند.
در دوره قاجاریه خور و بیابانک را قرای سبعه میگفتند و بنا به نوشته اعتمادالسلطنه در مرآت البلدان این قراء عبارت بودند از: خور، جندق، فرخی، مهرجان، بیاضه، ایراج و گرمه.
از نوشتههای مورخین و جغرافیدانان چنین بر میآید که منطقه خور و بیابانک به تناوب جزیی از استان یزد، خراسان، قومس (سمنان) به شمار میرفتهاست. در قرن چهارم و پنجم هجری از توابع خراسان و یزد و در دوران صفویه و قاجاریه از توابع یزد و سمنان بودهاست. اسناد راهگشا در این مورد، سفرنامه ناصر خسرو، نزهه القلوب حمدالله مستوفی قزوینی، احسن التقاسیم مقدسی، المسالک و الممالک استخری، معجم البلدان یاقوت حموی، صوره الارض ابن حوقل و… میباشد.
در منطقه خور و بیابانک ۱۲۶ آبادی بزرگ و کوچک وجود دارد. روستاهای بخش خور از نوع متراکمند و خانهها در مظهر قنات چشمه یا در راستای جوی آب پیش رفتهاند. چنانکه در شهر خور بافت قدیمی بر روی کانال قنات دهزیر بنا گشتهاست. مواد و مصالح خانههای روستایی از گِل و خشت و سقف خانهها، گنبدی یا تخت با اندود کاهگل است. در دوران معاصر خانهها به سبک و سیاق شهرهای بزرگ ساخته میشود.
تاریخ شکل گیری خور بدرستی معلوم نیست ولی آنچه از شواهد و قراین و دست نبشتههای قدیمی استنباط میشود حد اقل تا قرن پنجم و ششم هجری میتوان آثاری هر چند نا محسوس را مشاهده کرد. بر روی یکی از دو طوقه علم وقف بر حسینیه خور تاریخ ۹۷۴ هجری حک شدهاست که مربوط به زمان شاه طهماسب است. قبالههایی از خرید و فروش آب و املاک و اسنادی نیز مربوط به ازدواج از دوره شاه سلطان حسین در دست میباشد. تصور بر این است که عامل ارتباط در پیدایش خور نقش مهمی داشتهاست و چشمه دریاشو در قله تین (چشمهای در نخلستان خور) محل مناسبی برای اُتراق کاروانها بودهاست و همین چشمه مردم رابه سکونت در این محل کشاندهاست. خور شرقیترین نقطه استان اصفهان است و ارتفاع آن از سطح دریا ۷۹۶ متر است و با استانهای خراسان و یزد و سمنان همسایهاست.
ناصر خسرو در سال ۴۴۴ هجری در سفرنامه خود از بیاذه و گرمه (جرمق) نام بردهاست. وی مجموع آبادیهای منطقه را ۱۲ مورد تخمین زده و از پیاده (بیاضه) به عنوان مرکز و یکی از پایگاههای اسماعیلیه نام بردهاست و از قلعهای در بیاضه نام برده که هنوز آثارش موجود است
روستای اردیب مقر فرمانروایی منطقه بوده و دارای آثار و اماکن قدیمی من جمله خانههای قدیمی دیوانخانه اسماعیل خان عرب عامری، خانه خلوت سهام السلطنه، خانه محمدرضابیک زفرقندی، خانه محمدابراهیم بیک زفرقندی و… میباشد.
در تپههای باستانی روستای ایراج که در سالهای اخیر مورد اکتشاف قرار گرفته است اشیایی با قدمت ۴۵۰۰ سال تا ۵۰۰۰ سال بدست آمده و این تپهها به ثبت میراث فرهنگی استان اصفهان رسیده است.
همچنین قبرستان گبرهای ایراج، دخمه ایراج و، قلعههای بیاضه، گرمه و ایراج، همچنین قبرستان کشتههای گرمه و آثار دیگر نشان دهنده قدمت شهرستان خورو بیابانک میباشد.
تقسیمات کشوری
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ جمعیت کل شهرستان اردستان ۱۷٬۷۹۳ نفر است. شهرها، بخشها و دهستانهای شهرستان خوروبیابانک عبارتاند از:
-
بخش خور و بیابانک
- دهستان بیابانک
- دهستان جندق
- دهستان نخلستان
شهرها: خور و جندق و فرخی
قناتهای خور و چشمه دریاشور
- کلاغو یا کلاگو: قنات کلاغو که یکی از طولانیترین قناتهای ایران است در مسیری ۷۲۰۰ متری از مادرچاه تا خور کشیده شده و قدمتی ۹۰۰ ساله دارد به عقیده اهالی حفر کنندهٔ این قنات «میرکلان» نامی بودهاست.
- دهزیر: قنات دهزیر که از پرآبترین قناتهای کویری است حدود ۴۰۰۰ متر از خور فاصله داشته و قدمت آنه به بیش از ۱۰۰۰ سال میرسد و دارای ۶۵ حلقه چاه میباشد و از زیر شهر میگذرد و اهالی با حفر پایاب به آب آن دسترسی داشتهاند. پایابها که زمانی نمادی از شهر خور بود طی چند سال گذشته به مرور توسط شهرداری مسدود گردیدهاست و در حال حاضر پایاب لرد، یکی از معدود پایابهای باقیمانده میباشد که در فلکه مرکزی شهر (میدان امام خمینی) قرار دارد مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
- شورو یا غفورآباد: قدیمیترین قناتی است که در خور حفر گردیده و بعدها توسط شخصی بنام غفور مرمت گردیدهاست؛ و به نظر میرسد در حال حاضر اثری از آنها باقی نماندهاست.
- چشمه دریاشور: این چشمه بر روی تپهای به نام قل هو الله (سر تل) قرار دارد و آب مورد نیاز بخشی از کشتخوان دشت خور را فراهم میکند. برای استحمام نیز کاربرد دارد.
پوششهای گیاهی مهم
- بادام تلخ: در گویش خوری «سِریت» تلفظ میشود. مغز بادام تلخ را برای از بین بردن سم آن چندین بار در آب میجوشانند. موژو نام دیگری است که به این درخت میدهند. از چوب آن برای تهیه بیل، کلنگ، عصا و زغال استفاده میشود و از شاخههای آن سبد بافته میشود. از ریشهٔ آن که به روس معروف است برای دباغی پست مشک استفاده میکنند.
-
تاغ:
- تاغ زرد: درختی با تنه قطور و انشعاباتی با رنک سبز روشن.
- تاغ سیاه: شبیه تاغ زرد با ساقهای محکمتر.
-
گز:
- سرخه گز: با رنگ سبز متمایل به قرمز با برگهای باریک و رشته مانند.
- شوره گز: با رنک سبز متمایل به سفید و برای استفاده احشام آنرا در آب میشویند تا شوری آن از بین برود.
- کوره گز: بزرگتر از ۲ گز دیگر است و برای دام مناسب نیست و برای جلوگیری از نفوذ شن در مزارع بکار میرود.
- اشنان: این گیاه از خانواده اسفناجیان و بوتهای میباشد و ارتفاع آن تا ۱۵۰ سانتیمتر هم میرسد. برگ رسیدهٔ آنرا آسیاب کرده و به عنوان پودر رختشویی بکار میببرند.
اشخاص معروف
- حبیب یغمایی
- یغمای جندقی
آثار تاریخی
در خور از دوران گذشته آثار زیادی بر جای نمانده است. در نیم فرسنگی خور (تقریباً ۴ کیلومتر) کوهی معروف به نام پشت قد پا قرار دارد که بر فراز آن ویرانهای دیده میشود و در نزدیکی آن محلی به نام شکم اسب وجود دارد که عامه اعتقاد دارند که اسب علی در آنجا خوابیده و این فرورفتگی را ایجاد کرده است. بنا به گفته فره وشی محل گذراندن مردگان زردشتی بوده است.
کمی دورتر از پشته قدم پا در کوههای هُونو (Hunu) یک رگه سفید از قله کوه تا پایین امتداد دارد که گویند یکی از مقدسین مشغول ساییدن کشک بوده که کاسه کشک او فروریخته است.
قلعه گبرها: در شرق خور قلعهای به نام قلعه گبرها وجود داشته است و بنا به گفته چند تن از کشاوزان سالخورده در حدود هشتاد سال پیش بقایای آن را تخریب کردهاند و از خاک آن برای زمین کشاورزی استفاده کردهاند.
گنبد امامزاده سید داود: شاه عباس در مسافرتی که از اصفهان به مشهد از خور گذشته و یکی از همراهان خود به نام سید داود را که نسبش به موسی کاظم رسیده است برای هدایت مردم در آنجا گماشته است. فرم قدیمی گنبد و غرفههای اطراف آن نشانگر معماری دوره صفویه است. از نظر فرم همانند گنبدمسجد شیخ لطفالله(اصفهان) است. ویژگی مهم این گنبد آن است که بدون استفاده از خشت و گل پخته استفاده شده است. این گنبد اکنون در زیر گنبد جدیدی که بر روی آن ساخته شده است پنهان است.
حوض شاه: آب انباری که بنای آنرا به شاه عباس نسبت میدهند. مصالح بکار رفته در آن قلوه سنگ و ساروج است.
قلعه حاج عبدالغفور: در حال حاضر در خور قلعهای نیست و تنها یک برج نیم استوانهای آن به جای مانده است. حاج عبدالغفور در اواخر دوره زندیه حاکم خور بوده است وی برای تأمین آب قلعه قنات غفور آباد را احداث کرد. اهالی خور این قنات را شورو (Shuru) میگویند. این قنات در اردیبهشت سال ۱۳۵۸در اثر سیل ویران گشت.
مسجد عربها: تاریخ بنا معلوم نیست. اکنون جزء آثار ثبت شده شهرستان خور در میراث فرهنگی است.
مسجدجامع: در قرن سبزدهم هجری در زمان محمدشاه قاجار به دستور نوروز علیخان فرینانی حاکم خور بنا شده است. این مسجد در اردیبهشت ۱۳۵۸ در اثر سیل ویران شد و به طرز دیگری ساخته شد. هم اکنون نیز ساختمان جدید آن در دست احداث است.
مسجد تارو(Taru): تاری در لغت به معنای خداست، مسجد تارو یا مزگت(Mazgat) تارو یعنی مسجد کوچک خدا زیرا چندان وسعتی نداشته. قدیمیترین مسجد ایران هم تاریخانه دامغان است. مسجد اصلی داخل حصار خور بوده و بعدها بیرون حصار قسمتی بدان افزودهاند و آن را با راهرویی به یکدیگر متصل کردهاند. اکنون این مسجد بافت قدیمی خود را ندارد.
خوروبیابانک - شهرستان خورو بیابانک - خور (اصفهان )