بانک اصناف اصفهان

 

صنف

صِنف یا رَسته انجمنی است که از سوی گروهی از افراد دارای یک حرفه و پیشه تشکیل می‌شود تا از این راه به بهبود کیفیت و بالابردن سطح کیفی مجموعهٔ واحدها، در کنار تعیین تدابیری برای مقابله با تخلفات، و همچنین انجام وظیفهٔ اطلاع‌رسانی دربارهٔ اتفاقات حوزه‌های مرتبط با حرفه موردنظر، یاری رساند. یکی از ویژگی‌های اساسی بازارها، تشکل بازاریان در انجمنهای صنفی، یعنی «اصناف» بوده‌است. این انجمنها اصولاً به صاحبان حرفه‌ها تشکل می‌بخشند و دارای وظایف اجتماعی وسیعی نیز هستند.

واژه صنف را به سه صورت جمع می‌بندند: صنف‌ها، اصناف، صنوف.

توزیع کالاها از جمله اصلی‌ترین مسئولیت‌هایی است که به‌عهدهٔ بانک اصناف اصفهان می‌باشد. دسترسی به آمار اصناف ایران از طریق سایت دبیرخانه هیئت عالی نظارت بر سازمان‌های صنفی امکان‌پذیر است

alt

 

تاریخچه اصناف

ابتدای پیدایش اصناف اسلامی به قرن سوم هجری می‌رسد که دوره شکوفائی تمدن اسلامی و رونق تجارت و شهرنشینی بود. در این سده بود که تشکل افزارمندان و صنعتگران بر اساس حرفه‌ها و پیشه‌ها بوجود آمد، رشد و توسعه کامل شهرها در دو قرن پنجم و ششم هجری، فعالیت‌های اصناف را توسعه فراوان بخشید. برخی از خاورشناسان شوروی، خاستگاه پیدایش انجمنهای صنفی در شهرهای ایرانی را، دوره ساسانیان می‌دانند. برخی دیگر از خاورشناسان، منشأ انجمنهای صنفی اسلامی را در فرقه‌های درویشان و صوفیان یا صنفهای غازیان جستجو می‌کنند.

جهان

در قرون وسطی وظیفه اصلی مجموع اصناف در اروپای غربی شامل نظارت محلی بر حرفه یا کسب و کار از طریق تعیین موازین مرغوبیت و قیمت کالا، حمایت از کسب و کار در مقابل رقابت و تعدی، وبرقرار کردن مقام اجتماعی اعضای صنف می‌شد. در ادوار گوناگون تشکیلاتی نظیر بازرگانان و ارباب حرف و صنایع در بسیاری از نواحی وجود داشته‌است. اصناف سوداگر یونانی در دوره هلنیستی و زمان رومیان، دارای اهمیت فراوان بودند، اتحادیه‌های صنفی در این کشور به دلیل تحریف قدرت در دست امپراتوری روم شرقی و در بعضی از شهرهای ایتالیا (بویژه در راونا) حداقل تا پایان قرن دهم میلادی باقی‌ماندند، ولی تأثیر آن‌ها در پیدایش صنفهای اروپای قرون وسطی مشخص نیست.

برخی از پژوهندگان، مجموعه اصناف اروپای قرون وسطی را ناشی از تشکیلات قبیله‌ای قدیم ژرمن‌ها یا از گروههای مذهبی شمرده‌اند. در هر حال، بازرگانان در آغاز قرن یازده میلادی «اصناف تجارتی» را بوجود آوردند. هدف آن‌ها حمایت از تجارت در مقابل خطرات حکومتهای دوره فئودالیته بود. با توسعه تجارت از طریق دریای مدیترانه اصناف و بازرگانان قدرت فراوانی کسب کردند، و بعضی از تجار ایتالیائی مانند «جنووا» و «فلورانس» بر حکومتهای محلی استیلا یافتند. در انگلستان و برخی شهرهای آلمان نیز بسیاری از اصنفا و بازرگانان در توسعه شهرها قدرت زیادی را اعمال کردند. از این پس جنبه محلی بازرگانی بیش از گذشته کاهش یافت. و اصناف شهرهای مختلف برای توسعه و حمایت از دادوستد، با یکدیگر متحد می‌شدند که نمونه بارز آن، اتحادیه «هانسائی» در اروپای شمالی است.

ارباب حرف و صنایع، دست کمی از بازرگانان نداشتند، اصناف حرفه‌ای در قرن دوازدهم میلادی با توسعه شهرها، به سرعت پیش رفتند، و ازحیث قدرت هم پایه بازرگانان و گاه جایگزین آنان شدند. بطور کلی، اعضای هر صنف را استادکاران، شاگردان و کار آموخته‌ها تشکیل می‌دادند. استادکاران، صاحبان کارگاهها بودند که به شاگردان کار می‌آموختند و کار آموخته‌ها کسانی بودند که دوره شاگردی را تمام کرده بودند، ولی نمی‌توانستند به مقام استادکاری برسند (زیرا عده استادکاران محدود بود) چنانچه در ابتدا گفته شد، هر صنف موازینی مربوط به خود را مقرر می‌کرد، اما پس از رشدملل اروپای غربی، اصناف با فرمانروایان دوره فئودالیته در ظاهر مبتنی بر همکاری بود، اما در عمل، اصناف مقتدر، با تهدید یا تطمیع، از دخالت اشراف یا سلاطین در امور خود جلوگیری می‌کردند. گاهی نیز اصناف (مانند صنف نساج در فلاندر) شورشهای ضد حکام فئودال را رهبری می‌کردند. مجموعه اصناف در شهرهای صنعتی، می‌کوشیدند تا بر حکومت بلدی استیلا یابند. اصناف شهر لند در اداره شهر، قدرت بسیار داشتند. در قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی، قدرت ملتها و اقتدار سلاطین افزون گشت، و در بعضی موادر پادشاهان از قدرت اصناف کاستند، و آن‌ها را به اطاعت در آوردند. بهبود وسایل و امکانات ارتباطی، توسعه تجارت، و بالاخره ظهور سرمایه داری و مقاطعه کاری به نظام صنفی خاتمه داد. اصناف کوشیدند که انحصارات خود را حفظ کرده و با هر تغییری مخالفت ورزند. روند نظام صنفی با مرور زمان سخت و پیچیده شده و گرایش به موروثی کردن عضویت، بروز یافت. در نتیجه، تجارت و صنعت جدید، به دست سرمایه دارانی افتاد که می‌توانستند خود را با مقتضیات عصر جدید وفق دهند. قدرت مجموعه اصناف از آغاز قرن ۱۷ میلادی در انگلستان روبه زوال گذاشت. جوامع صنفی فرانسه تا قرن ۱۸ میلادی رونق داشتند تا آنکه انقلاب کبیر فرانسه، بساط آن‌ها را بر چید (۱۷۹۱). سازمان‌های اصناف آلمانی به تدریح در قرن ۱۹ میلادی از بین رفتند. سازمان اصناف ایتالیا نیز در همین قرن بر افتادند.

در اروپای شرقی سازمان‌های اصناف متعدد، در شهرهائی که مرکز دادوستد بود تأسیس شد و قدرت برخی از آن‌ها (خاصه در نوو گروودوکراکو) مدت‌ها برقرار ماند. در هند نیز تشکیلات صنفی پیش از دوره امپراتوری سلسله مارویا، توسعه فراوان یافته بودو پس از استیلای انگلستان نیز مدت‌ها دوام یافت. بدین گونه می‌توان گفت که تشکیلات صنفی در هند حدود ۲۰۰۰ سال سابقه دارد. در ژاپن، تشکیلات اصناف با مخالفت فرمانروایان قرون وسطائی مواجه بود و در اصلاحات میجی (۱۸۶۸) بطور کامل از بین رفت. جوامع اصناف در چین از زمان‌های بسیار قدیم سابقه داشتند، و حتی درقرن ۲۰ میلادی گروههای با نفوذ و با قدرتی بوده‌اند. در آسیا نیز، اتحادیه‌های صنفی، بازرگانان و ارباب حرف و صنایع همانند اتحادیه‌های صنفی اروپا بوده‌است.